سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/6/18
4:21 عصر

جهان گرایی اسلام(2)

بدست فصل رویش در دسته

 

1- اسلام دین برتر:

دسته ای از آیات با تأکید بر تفوّق و برتری اسلام بر سایر ادیان، جهان شمولی اسلامی را به نمایش گذاشته است. این آیات خود بر چند دسته تقسیم می شوند:

الف: قرآن کتاب مُهیمن:

خداوند در قرآن کریم ضمن تصدیق کتاب های آسمانی گذشته، قرآن را مهیمن می خواند: «وأنزَلنا إلیکَ الکِتابَ بالحَقِّ مُصَدّقاً لما بَینَ یَدَیهِ مِنَ الکِتابِ و مُهیمِناً عًلًیه» (مائده/48)

اما مهیمن چیست؟ «هیمنه ی چیزی بر چیز دیگر این است که آن شیءِ مهیمن بر آن شیءِ دیگر تسلط داشته باشد. هیمنه، تسلط در حفظ و مراقبت آن شیء و تسلط در انواع تصرف در آن است.» (6)

قرآن نیز به عنوان آخرین آئین نامه ی اصلاح و ارشاد بشری، ضامن حفاظت از اصول کتاب های آسمانی گذشته بوده ولی در برخی جزئیات، اصلاحاتی انجام داده و اموری را نقض کرده و امور دیگری را افزوده است. «از آنجا که قرآن در حفظ و نگهداری اصول کتاب های آسمانی پیش، مراقبت کامل دارد و آنها را تکمیل می کند، لفظ مهیمن بر آن اطلاق گردیده است.» (7)

و البته لازمه ی طبیعی تکامل تدریجی سایر ادیان و لازمه ی ضروری دین خاتم است که بتواند اصلاحاتی را متناسب با ساختار وجودی مخاطبین خود به عمل آورد.

ب: فرا خوانی اهل کتاب به اسلام:

دین مبین اسلام بر طبق ادعای جهان گرایی خود، نه تنها انسان های مشرک و فاقد دین را به خود فرا می خواند، بلکه از صاحبان ادیانِ پیش تر دعوت می کند که به آخرین برنامه ی الهی گردن نهاده و تسلیم فرامین متعالی اش شوند.

قرآن کریم ضمن تأکید بر پیوستگی و انسجام جریان نبوت و شأن هدایت گری انبیاء، از تمامی پیروان ادیان گذشته می خواهد که پیامبر اسلام را به عنوان بشیر و نذیر از جانب پروردگار پذیرا باشند: «یا أهلَ الکِتاب قَد جائَکُم رَسولاً یُبیّن لَکُم علی فَترَهِ مِن الرُّسُل اَن تَقوُلوُا ما جائَنا مِن بَشیرٍ و لا نَذیرٍ فَقَد جائَکُم بَشیرٌ و نَذیرٌ: ای اهل کتاب! رسولی از  ما به سوی شما آمده است که پس از عصر فترت پیامبران، احکام او را برای شما روشن می سازد تا مگویید که نه پیامبر بشارت دهنده و نه هشدار دهنده ای به سوی ما نیامده. آری! پیامبر بشیر و نذیری به سوی شما آمد»(مائده/19).

چنانچه در آیه ی دیگری، اسلام آوردن اهل کتاب را مایه ی هدایت آنها می شمارد:«قُل لِلّذینَ اوُتوُا الکِتابَ و الاُمّیّینَ أاَسلَمتُم فَاِن أسلَموُا فَقَد اِهتَدوُا: به اهل کتاب و قوم مشرک بی کتاب بگو: آیا اسلام می آورید؟ اگر اسلام آوردند به تحقیق هدایت شده اند»(آل عمران/ 20)

ج: امضای میثاق نامه در پیروی از اسلام:

قرآن برای برتری دین اسلام بر سایر ادیان به پیمانی که خداوند از انبیاء پیشین برای ایمان آوردن و یاری رساندن به آخرین سفیر خود گرفته اشاره می کند و روی گردانی از رسالت پیامبر اسلام را مساوی با فسق می داند: «وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ لَمَا آتَیْتُکُم مِّن کِتَابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءکُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِکُمْ إِصْرِی قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَ أَنَاْ مَعَکُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ * فَمَن تَوَلَّى بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»(آل عمران/81 و82) و درست در همین راستاست که در کتاب های آسمانی پیشین، به آمدن پیامبر آخرالزمان بشارت داده شده و مردم را به قبول آئین او فرا خوانده اند.

د: وعده ی پیروزی اسلام:

در راستای حمایت الهی از آخرین نور هدایت و صحیفه ی کامل ارشاد بشری، خداوند ضمن معرفی اسلام به عنوان دین حق، خود را پشتیبان دینش معرفی کرده و آینده ی پیروزی را برای اسلام نوید می دهد: «هُو الّذی أرسَلَ رَسوُلَهُ بِالهُدی و دینَ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلی الدّینِ کُلُّه و لَو کَرِهَ المُشرِکوُن: او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاده است تا آن را بر همه ی ادیان پیروز گرداند حتی اگر مشرکان ناخوش داشته باشند.» (صف/9)

2-       اسلام دین آخرین:

در دسته ای دیگر از آیات قرآنی، ضمن تأکید بر معنای ظاهری و عامّ اسلام (یعنی تسلیم شدن و فرمانبرداری از ذات احدیت)، به معنای خاص و مصداق بارز آن منتقل شده و دین اسلام را به عنوان تنها دین خداپسند معرفی نموده و بر نپذیرفته شدن سایر ادیان با وجود اسلام، تصریح شده است. قرآن می فرماید: «أفَغَیرَ دینَ اللهِ یَبغوُن و لَهُ أسلَمَ مَن فِی السَّمواتِ و الأرضِ طَوعاً و کَرهاً» در اینجا معنای اسلام توسعه داده شده و آنچه که در آسمان ها و زمین است، مسلمان به معنای تسلیم در برابر فرمان او معرفی شده اند و در ادامه اینگونه فرموده است: «مَن یَبتَغ غَیرَ الاِسلامَ دِیناً فَلَن یُقبَل مِنهُ و هُو فِی الآخِرَهِ مِن الخاسِرین»(آل عمران / 85) «و به این ترتیب از معنای عام اسلام به عنوان یک اصل کلی که همان تسلیم در مقابل حق است به مفهوم خاص آن یعنی آیین اسلام منتقل می شود که نمونه ی کامل و اکمل آن است.» (8)

این آیه بر نپذیرفته شدن سایر ادیان با وجود دین کامل اسلام تاکید  می فرماید و جویندگان راهی غیر از اسلام را تهدید به عذاب در آخرت می کند.

3-      جاودانگی اسلام:

 از جمله مؤلّفه هایی که بر جهانشمولی و جهان گرایی اسلام دلالت دارد، خلود و جاودانگی آن به عنوان عامل هدایت بخش بشریت است. رسالت هدایت گری اسلام، همه ی دوره های بشری را تا آخرالزمان شامل است و محدودیت زمانی ندارد. برای روشن شدن همین مطلب است که قرآن کریم خود را کتاب آسمانیِ غیر قابل نسخ و پیغمبر اکرم را خاتم انبیاء و دین اسلام را مشتمل بر همه ی وظایف می داند. چنانکه می فرماید: «إنَّه لَکِتابٍ عَزیزٍ لا یَأتیهِ الباطِلِ مِن بَینَ یَدیهِ و لا مِن خَلفِه: کتابی که در اکنون و آینده اش باطل در آن راه نمی یابد.»(فصلت/40-41) و می فرماید:«ما کانَ مُحمّداً أبا أحَدٍ مِن رِجالِکُم و لکِن رَسوُلُ اللهِ و خاتَمَ النَّبیِّین» (احزاب/40) نظریات علمی نیز نشان می دهد که زندگی جامعه ی انسانی در این جهان، ابدی نیست و طبعاً تکامل نوع وی نامتناهی نخواهد بود و از این روی کلیات وظایف انسانی از جهات اعتقاد و عمل، ناگزیر در مرحله ای متوقف خواهد شد. بالتّبع نبوت و شریعت نیز روزی از جهت کمال اعتقاد و توسعه ی مقررات عملی به مرحله ی آخر رسیده و ختم خواهد گردید.» (9)

قرآن با معرفی پیامبر اسلام به عنوان خاتم پیامبران، کمال نهایی شریعت را نوید می دهد؛ چنانکه با صراحت تمام، دین اسلام را دین قیّم و استوار می خواند: «ذلِکَ الدّینُ القَیّم و لکِن اَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَموُن» (روم/30)

4-      جامعیت اسلام:

ادعای اسلام بر جامعیت و همه بُعدی بودن خود، شاخصه ی دیگری است که جهان گرایی اسلام را تحکیم می بخشد. زیرا اساساً یکی از دلایل تعدد شرایع و آمدن یکی از پس دیگری آن است که دین سابق به جهت مقتضیات عصر و قابلیت های مردم زمانه ی خود، دارای نقصان هایی بوده است که آئین جدید آنها را برطرف نموده و ارتقاء می بخشد. و اگر در دینی همه ی نیازها و ضرورت ها لحاظ شده باشد، دیگر نیازی به آمدن شریعت جدید برای جهانیان احساس نمی شود و هر کسی یا جامعه ای که طالب هدایت باشد باید از آن پیروی کند. این ادعای جامعیت و در نتیجه جهانشمولی، در دین اسلام موجود می باشد. همه ی عرصه های فکری و عملی، فردی و اجتماعی در زندگی انسان ها در حوزه ی رسالت اسلام می گنجد و اسلام قدرت پاسخگویی به همه ی نیازهای عصرها و نسل ها را دارد. قران کریم در آیاتی به صورت کلی جامعیت و شمول خود را بیان نموده و می فرماید: «لا رَطبٍ و لا یابِسٍ اِلّا فِی کتابٍ مُبِینٍ»(انعام/ 59) و یا در تعبیر دیگری بیان می دارد: «ما فَرّطنا فِی الکِتابِ مِن شَیءٍ: ما هیچ چیز را در کتاب فرو گذار نکرده ایم»(انعام/ 38) و یا تبیان و روشن گر خواندن قرآن برای همه چیز، دلالاتی روشن بر ادعای جامعیت اسلام به شمار می آید.

5- جهانی بودن معجزه پیامبر(ص) :

پیامبران برای تحکیم و اثبات ادعاهای خود، از جانب خدا دست به امور خارق العاده ای می زدند که معجزه نام داشت و هر پیامبری با توجه به دغدغه ی فکری مردم زمانه ی خود، معجزه ای متناسب با آن ارائه می کرد. در زمان ظهور اسلام نیز به شهادت تاریخ، عرب آن روز به بالاترین درجات فصاحت و بلاغت رسیده بود و در شیرینی زبان و روانی بیان، پیشتازان میدان سخنوری شمرده می شدند. به همین جهت معجزه ای متناسب با فضای فکری و اجتماعی مردم آن زمان برای پیامبر اسلام(ص) قرار داده شد. جنس معجزه ی پیامبر(ص) با معجزات سایر انبیاء تفاوت داشته و خاصیت جهانی دارد. زیرا معجزه ی انبیاء دیگر، فقط مختص زمان خودشان بوده و در بیننده و یا شنونده ی مؤمنِ به آن دارای اثر بخشی است ولی معجزه ی پیامبر(ص) یعنی قرآن به لحاظ ساختار کتبی آن، قابل دسترسی برای همه ی زمان ها و مکان ها می باشد. قرآن کریم از زبان پیامبر(ص) این خاصیت قرآن را یادآور شده و می فرماید: «و أوحی إلی هذا القُرآنَ لِاُنذِرَکُم بِه و مَن بَلَغ: این قرآن بر من وحی شده است که بدان شما را و هر کسی را که این پیام به او برسد هشدار دهم.»(انعام/ 19)  واژه ی (مَن بلَََغ )«بر این دلالت دارد که رسالت آن حضرت، عمومی و قرآنش ابدی و جهانی است. و از نظر دعوت به اسلام هیچ فرقی بین کسانی که قرآن را از خود او می شنوند و بین کسانی که از غیر او می شنوند نیست. آیه ی شریفه دلالت می کند بر اینکه قرآن کریم حجت ناطقی است از ناحیه ی خدا و کتابی است که از روز نزولش تا قیام قیامت به نفع حق علیه باطل احتجاج می کند.»(10)

 کتابت و نامه لازم نیست که به زبان آن ملت باشد بلکه اگر مضامینی شامل و حجتی کامل باشد، کفایت می کند. درست به همین جهت است که رسول گرامی اسلام به مردم اقوام و ملل مختلف از جمله مردم ایران نامه می نوشتند و آنها را دعوت به اسلام می کردند در حالیکه زبان آنان غیر از زبان وحی و قرآن بود.

بنابراین جنس معجزه ی پیامبر نیز دلیل دیگری بر جهانی بودن اسلام و پیام های نورانی آن در طول تاریخ بشر و پهنه ی زمان است.  

منابع فصل اول:

1-   عماد افروغ/ مجموعه مقالات جهانشمولی اسلامی و جهانی سازی / ج1/ به اهتمام سید طه مرقانی/ مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی / 1382/ تهران ص49

2- پیشین/ مقاله ی سید حسن عصمتی / تهران ص49

3- تفسیر نمونه/ جمعی از محققین / ج 18 /ص92/ج3/ ص158

4و 5- نور الثقلین/ شیخ علی بن جمعه العروسی الخویزی/ موسسه تاریخ العربی/ بیروت/ لبنان/ چاپ اول ص116

6- تفسیر نمونه/ ج4/ ص470

7- المیزان/ ج5/ ص570

8- تفسیر نمونه/ ج2/ ص645

6-        شیعه در اسلام/ محمد حسین طباطبایی/ چاپ 12/ دفتر انتشارات اسلامی /1376/ ص144

7-      المیزان/ محمد حسین طباطبایی/ انتشارات اسلامی / ج 5/ ص52